یادداشت؛ مجمع محققین و مدرسین غفلت از دو حقیقت

به گزارش آذر، بیانیه مجمع مدرسین و محققین باید زمان شناسی را در ایده های خود بیشتر مدنظر قرار دهد و ایده های ولو قابل تاملشان را در زمانی بهتر مطرح کنند که هر سخن جایی و هر نقطه مکانی دارد.

به گزارش آذر به نقل از مهر، بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بمناسبت شهادت یحیی سنوار در چند روز گذشته مخصوصاً در فضای حوزوی محل مناقشه شده و حسابی جنجال به پا کرده است.
ماجرا از این مقرر است که این تشکل که شناخته شده ترین شخصیت آن حجت السلام موسوی تبریزی است، در پایان یک اطلاعیه ای که محتوای ضد صهیونیستی دارد، بیان کرده است که «مجمع مدرسین و محققین اعتقاد دارد تنها چاره صلح پایدار، تشکیل دو دولت مستقل و بازگشت اسرائیل به مرزهای قانونی می باشد.»
نکته اول: این حقیقت مسلم است که رژیم صهیونیستی با اشغال سرزمین های اشغال سرزمین یک ملت را از آنان غصب کرده و از این روست که نه مردم فلسطین و نه جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه موافق به رسمیت شناختن دولتی تحت عنوان اسرائیل نیستند و بر مبنای حق طبیعی و ذاتی، فلسطینی یکپارچه تحت قیمومیت مردم فلسطین را مورد تاکید دارند و اساساً اگر بنا بر تن دادن به راهکار دو دولتی بود، در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ که قطعنامه ۱۸۱ در سازمان ملل تصویب گردید، مردم فلسطین تن به چنین طرحی می دادند و سال ها روی آرمان بیرون راندن اشغالگران از وطن خود پافشاری نکرده و هزینه نمی دادند.
پس قبل از طرح چنین ایده ای باید این حقیقت را در نظر گرفت که این مردم فلسطین هستند که ایده دو دولتی را برنمی تابند و شهدایی چون یحیی سنوار هم از دل همین ایده برآمده و از تمامیت خود تا پای جان دفاع می کنند.
نکته دوم: زمان شناسی یکی از مشخصه های بایسته یک تشکل برای کنشگری سیاسی و رسانه ای است. با فرض این که هر شخص و تشکلی حق بیان دیدگاه های خویش را دارد، به نظر می آید نویسندگان چنین اطلاعیه ای باید شرایط کنونی را بیشتر می سنجیدند.
امروز بیشتر از یکسال از عملیات طوفان الاقصی گذشته و جبهه مقاومت در نبردی سخت و جانانه با رژِیم اسرائیل است. بیشتر از ۴۳ هزار نفر که درصد بالایی از آنرا زنان و کودکان می سازند، با بمب های صهیونیستی به شهادت رسیده اند و خیلی از خانه های فلسطینیان ویران شده است. شرایط با زمان مشابه سال قبل هیچ شباهتی ندارد چه برسد به سال ۱۹۴۷. رژیم صهیونیستی همه پیمان ها و قراردادهای بین المللی را نقض کرده و حاضر به توافقی ولو چند روزه برای آتش بس نیست. اوضاع نه در فلسطین و نه در اسرائیل عادی نیست.
از سویی نه تنها حماس و حزب الله لبنان بلکه همه ساحات مقاومت از انصارالله یمن گرفته تا کتائب حزب الله و گروههای وابسته به جریان مقاومت در سوریه درگیر جنگ با اسرائیل هستند و در جبهه مقابل هم آمریکا و اروپا تمام قد پشت اسرائیل ایستاده اند و به قول نتانیاهو این جنگ را «موجودیتی می بینند».
حال مطرح کنندگان این ایده باید از خود سوال کنند که آیا اساساً هم اکنون وقت اینست که ما راهکار دو دولتی را پیش بکشیم و در پیامی پسینی، پالسی بفرستیم که دشمن از آن برداشت تسلیم کند؟ به نظر می آید که این تشکل باید زمان شناسی را در ایده های خود بیشتر مدنظر قرار دهد و ایده های ولو قابل تاملشان را در زمانی بهتر مطرح کنند که «هر سخن جایی و هر نقطه مکانی دارد.»

منبع: